خیال کن که غزالم ، بیا و ضامن من شو ...

خیال کن که غزالم ، بیا و ضامن من شو ...

به شیشه های اتاقم دوباره "هـا" کـردم

و از نوشتن نامت بر آن حیا کردم

به روی شیشه کشیدم شبیـه یک گنبد

به پای شیشه نشستم رضـا رضـا کردم

 

چه قشنگه اون موقع که نقاره ها با نواشون اشکو از چشما جاری میکنن ...

چه قشنگه هق هق زائری که از سرِ درموندگی سر به سجده میذاره جلو بارگاهت ...

چه دوست داشتنین زائرات آقا ... نگاهاشون ، حرفاشون ، همدلیاشون ، همه ی همه ی مهربونیاشون ...

چقد عجیبه اون لحظه ای که بدون اختیار به زانو میفتن جلو کرامتت ...

و چه اندازه زیباست پاسخت به رضا رضا گفتنشون ...

به التماساشون و به زجه هایی که از سر درموندگی سردادن ...

 

بـه حلقـه هـای ضـریحت دلـم گـره خـورده "

" گـره گشـای من ، اینبـار این گـره مگشـای "



:: موضوعات مرتبط: یا امام رضا , ,
:: برچسب‌ها: خیال کن که غزالم , بیا و ضامن من شو , , , اینجا نسل غربت بچه شیعه است ! , تـاج ِ بندگـی ! , سهمیه ای , عرضی داشتم : سهمیه ات نوش جان! دختر سرزمین من , عشق من به چادرم را نخواهی فهمید ! , عرش ِ زیـر پــایـت , برایـت بهشـت میشـود , سنـد زهـرایی بـودنـم را امضــا میکنـد , , , ! با گلت سیلی نمیدانی چه کرد , , , چادری که باشی , بنـدگـی ام را آشکــارا به رُخ می کشـم , برای آنهایی که بی خبرند , فیسبوک , عکس های بی حجاب , جوانیم , ایرانی , دُختران قرن بیستُ یک , کمپین , تحریم , جـوانـان قـدیـم , یـواشکـی , حجاب , عفاف , , چادری , دختر چادری , دختر با حیا , چادر خاکی , مادرم زهرا , قسم به چادر خاکی , عفت و حیا , شرم و حیا , دختر کوچولوی چادری ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : مجتبی حسینی
تاریخ : جمعه 14 شهريور 1393

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 703 صفحه بعد